یه پسری تعریف میکرد :
توی آسانسور وایساده بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت:چطوری؟
گفتم: الحمدلله ....
یه نگاهی به من کردو هندزفری شو جابجا کرد!
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم:
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله ...
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سایت ما سایتی برای تفریح و سرگرمی شماست امیدوارم از آن در اوقات فراغت خود استفاد کنید مطالب این سایت(جوک.عکس های طنز.بازی.فیلم و.........)است درضمن این وبلاگ هر روز بروز میشود شما هم از همه ی صفحات فان سیتی دیدن کنید باتشکر مدیر سایت محسن ابراهیمی
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
از سایت راضی هستین؟
آمار سایت